Popular Posts

Sunday, September 25, 2011

صبح که از خواب بیدار شدم از بی کاری تلویزون را روشن کردم کانال پارس بود و صدای جناب تیمسار سرلشگر روحانی که زمانی از پیروزی خود در فراخوان روز اول مهر و لحضاتی بعد از تشکیل کمیته ی بررسی دلایل عدم حضور گسترده ی مردم دم می زد... به فکر فرو رفتم که اینها هم ما را گیر آورده اند خفه کردند ما را با این حرفها مشتی انسان مسن این سوی جهان افتاده دچار اندوه دوری از زادگاه شده ژاژ خایی می کنند.
تیمسار سرلشگر خلبان  روحانی  پیرمردی است از نظامیان نظام پادشاهی اگر فرض کنیم در بهترین حالت ممکن و با ارفاق ایشان در چهل سالگی به درجه سرهنگی رسیده باشند از سرهنگی تا سرلشگری هشت سال  زمان لازم است با حساب سی و سه سالی که از فروپاشی نظام پادشاهی گذشته  ایشان باید در مرز هشتاد سالگی باشند -خدا صد ساله شان کند- اما ایشان با آن لحن گفتار که بیشتر شبیه انسانهای بی دانش که در فرهنگ عامه لات نامیده می شوند کوچکترین شباهتی به یک امیر|تیمسار| خلبان  ندارد بگذریم و بگذاریم به پای کهولت سن که زمانی عنان از کف داده لجام دهان را آزاد نموده کلمات رکیک به هموطنان خود که مانند ایشان نمی اندیشند دادند مانند : "هر کس اول مهر نریزه تو خیابون یا روسپی زادست یا تو روسپی خونه بزرگ شده" {نقل به مضمون}
امروز دوم مهر است کوچکترین گزارشی از اجابت درخواست ایشان توسط مردم مخابره نشد ایشان نیز به هخا پیوستند.
باشد که من از زور بیکاری یا نشستن در مجلسی از افراد مسن به اباطیل این بازنشستگان گوش ندهم. واقعا خجالت آور است یک مشت انسان ... که در خیال خود هر روز حکومت ایران را با برنامه های خود سرنگون می کنند سی و سه سال است هیچ نکرده اند و همه را سر کار گذاشته اند زمانی از دولت های عربی به بهانه سرنگونی حکومت ایران پولهای بی حساب گرفتند و زمانی دیگر گوش کشورهای غربی رابریدند و این داستان ادامه دارد. با وجود این افراد ملاها و مکلاهای محترم در ایران همچنان بر مسند کار نشسته اند.

No comments:

Post a Comment