Popular Posts

Saturday, January 8, 2011

ونکوور در صدر شهرهای جرم خیز آمریکای شمالی

ایرانتو: یک گزارش جدید حاکیست، اگر چه طی دهه گذشته، میزان جرائم در ونکوور، به شکل قابل توجهی کاهش یافته است، اما این شهر، هنوز، در بین لیست جرم خیزترین مناطق قاره آمریکا قرار دارد.
به گزارش CBC، برمبنای اطلاعات منتشره از سوی B.C.Progress Board که بمنظور ارائه خدمات مشاوره ای به دولت محلی تأسیس شده، ونکوور دارای رتبه سوم ، در بین 17 شهر بزرگ آمریکای شمالی است.

در این گزارش آمده است، مردم ونکوور، حتی بیش از ساکنین نیویورک، از احتمال سرقت خودروی خود، یا ورود ناگهانی افراد ناشناس و دزدان به خانه هایشان، نگران هستند.

"Mike Farnworth" نماینده نئودمکرات پارلمان بریتیش کلمبیا، با اشاره یه اینکه اعلام چنین مسئله ای بسیار تأسف بار است گفت:" مردم ما فکر می کنند، فقط نیویورک و سایر شهرها، خطرناک هستند، اما نمی دانند که میزان سرقت اموال افراد، بشدت با جمعیت ونکوور، نامنتاسب است.

در حالیکه سرقت در این شهر، کمتر از سال گذشته شده، اما باز هم دو برابر میزان موجود در تورنتو یا نیویورک است.

این گزارش اگر چه از بریتیش کلمبیا، به عنوان بهترین منطقه کانادا از نظر بهداشت و محیط زیست یاد کرده، اما آن را بدترین مکان از نظر میزان فقر، معرفی کرده است.

Bruce Ralston، نماینده نئودمکرات پارلمان محلی، در این زمینه معتقد است، استان بریتیش کلمبیا، در تمام طول حکومت لیبرال ها، بیشترین تعداد افراد فقیر را در کانادا، به خود اختصاص داده است.

وی می افزاید، لیبرال ها و همچنین اکثر زمامداران فعلی، طی دهه گذشته، هیچگاه حاضر نشدند، تدبیری درباره اینگونه مسائل، بویژه محرومیت و فقر روزافزون کودکان ، اتخاذ کنند.

نماینده مذکور همچنین اضافه کرد، خانواده های با درآمد متوسط نیز از از وضعیت موجود رنج می برند، بطوریکه طبق همین گزارش، هر عضو خانواده طی سال گذشته، با کسری 469 دلاری در درآمد مواجه شده، که  در بین شهرهای کانادا ، جایگاه دوم را از نظر میزان کاهش ، بخود اختصاص داده است.

اضافه می شود، اخیرا در ماجرای درگیری بین گروه های گنگستری در ونکوور، در یکی از مناطق شلوغ شهر، ده نفر زخمی شدند.

کاهش بودجه نهادهای تازه واردین، در پی عدم رغبت مهاجران به زندگی در انتاریو

ایرانتو: وزارت مهاجرت و شهروندی وزیر امور مهاجرت گفت:در حال حاضر تازه واردین رغبتی به زندگی در تورنتو ندارند

Tuesday, January 4, 2011

خودکشی فرزند شاه سابق ایران بوسیله اسلحه در آمریکا

علیرضا پهلوی دومین پسر آخرین شاه ایران، در خانه اش در بوستون امریکا بوسیله اسلحه[به نقل از تلویزیون العربیه] به زندگی خود پایان داد. رضا پهلوی نخستین فرزند شاه ایران طی اعلامیه ی کوتاهی در وب سایت رسمی خود این خبر را اعلام کرد.
دانسته ها از چند و چون این موضوع بسیار کم است. گذشته از اینکه یک انسان به حیات خویش پایان داده و این تاسف آور است، آدمی را به فکر فرو می برد که براستی خاندان پهلوی را چه می شود؟


                                                                 علیرضا پهلوی هنگام مرگ چهل و چهار ساله بود.


چند سال پیش لیلا دختر شاه  بر اثر آنچه که یک نوع بیماری افسردگی شدید عنوان شد فوت کرد. هیچ اطلاع درستی از آن مرگ نیز به مطبوعات داده نشد و موضوع در ابهام است. واقعن جای ناراحتی دارد یک خانواده اینچنین متلاشی شود. ظرفیت تحمل هرکس با دیگری متفاوت است. می توانم بفهمم یک انسان بر اثر از دست دادن موقعیت اجتماعیش به چه وضعیتی دچار می شود اما علیرضا سیزده ساله بوده که بر اثر انقلاب ایران، موقعیت اجتماعی ممتازش را ترک گفته. چطور حالا بعد از سی سال و یا در مورد خواهرش بعد از نزدیک سی سال این خانواده بر اثر بحران روحی به خودکشی روی آورده اند؟! به نظرم، این سوالی است که جواب آن احتیاج به گذشت زمانی طولانی دارد.

Monday, January 3, 2011

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمَل

مختارنامه سریالی است که از تلویزیون دولتی ایران در حال پخش است. گفته می شود پرخرجترین سریال ایرانی است که تاکنون ساخته شده یکی از سایت های طرفدار دولت نوشته بود که:"در این اثر، خواص بی بصیرت و عناصر عافیت جو و نیز منافقان و دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، برپایه منابع معتبر تاریخی، معرفی شده اند" یکی از این خواص [به گفته این سایت] بی بصیرت "عبدالله ابن الزبیر" است که موجب اعتراض دانشگاه الازهر (جامعة الأزهر الشريف) شده حتا جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه الزهرا نسبت به تقدیر ضرغامی از خواننده تیتراژ پایانی مختارنامه انتقاد کردند. مثل اینکه قرار بوده نقش حضرت عباس را هم یکی از هنرپیشه های تلویزیون بازی کند که اعتراض آیت الله وحید خراسانی را در پی آورد و آقای میرباقری مجبور شد به آن واکنش نشان دهد و پس از آن از قول مقامات صدا و سیما گفته شد صحنه هایی که در آن چهره حضرت عباس  نمایش داده شده حذف گردیده است.
خواندن و شنیدن این مطالب مرا بر آن داشت به تماشای قسمت چهاردهم یعنی آخرین قسمت پخش شده از این سریال بنشینم بدون هیچ قضاوتی با رعایت امانت چند دیالوگ از این قسمت را در اینجا می نویسم:
دقیقه چهل و هفتم از قسمت چهاردهم سریال مختارنامه:
[کعبه در آتش ناشی از حمله لشگر یزید می سوزد یکی از خوارج فریاد برآورده که:]
کعبه سوخت قبله ی دین سوخت اطفای حریق کنید نامسلمانها به داد کعبه برسید... 
مصعب [برادر جوان زبیر خطاب به زن برادرش می گوید]: هول نکن... نا مسلمانها با قاروره های نفتی کعبه را کوبیده اند. 
باز همان عضو خوارج: -چرا خداوند بیکار نشسته و سوختن خانه اش را تماشا می کند؟ چرا زمین نمی شکافد؟ چرا آسمان پاره نمی شود؟
مختار [-با بازی فریبرز عرب نیا- فریاد می کشد که]: برادران برخیزید باید کعبه را خاموش کنیم.
عبدالله ابن زبیر[-با بازی رضا کیانیان-]: یا یزید ابرهه نیست یا شامیان اصحاب فیل نیستند باید برای معجزه نکردن کعبه حکمتی بیابیم وگرنه سخت متضرریم [نگاه به جماعتی می کند که کوشش در اطفای حریق دارند با چشمانی اشکبار خطاب به مصعب میگوید:] اینها چه می کنند مصعب؟ [مصعب آمده به جماعت می نگرد و می گوید:] ظاهرن می خواهند آتش کعبه را خاموش کنند
عبدالله: عجب احمقهایی هستند. کعبه باید بسوزد، این روشنترین دلیل کفر یزید است به خدا سوگند اگر آتش به خودی خود به کعبه می افتاد آن را پیراهن عثمان میکردم و به جان یزید می انداختم. [فریاد می زند] مختار بیا [خطاب به مختار] می خواهی چه کنی؟
مختار: مگر نمی بینی کعبه در آتش می سوزد؟ باید آتش را خاموش کنیم.
عبدالله: مصلحت باشد خداوند قادر است آتش را گلستان کند.
[مختار با دهانی باز از حیرت، عبدالله را می نگرد]
عبدالله با فریاد: کعبه باید بسوزد تا همه بدانند یزید کفر مطلق است و مثقالی به خدا و خانه اش ایمان ندارد.
مختار: پناه بر خدا این چه جور منطقی است شماها دیگر چه جور مسلمانی هستید؟
خطاب به جماعت: برادران هرکس به خدا به خانه اش ایمان دارد دست به کار شود بشتابید باید کعبه را خاموش کنیم.
[تلاش جماعت بی حاصل می ماند تا آنجا که باران می بارد و جماعت فریاد الله اکبر سر می دهند.
و در همین جا این قسمت از سریال به پایان میرسد.]
توضیحات:
اقوام متمدن دوران باستان، به‌ویژه سومری‌ها، آشوری‌ها و بابلی‌ها، در حدود چهارهزار و پانصدسال پیش در سرزمین بین‌النهرین(عراق امروزی) با برخی از مواد نفتی که از دریاچه قیر به‌دست می‌آمد، آشنایی داشتند. در میان این اقوام نامی از اعراب بویژه شامیان مشاهده نمی شود.
در سایت الف متعلق به دکتر احمد توکلی می خوانیم:
در فاجعه حره(سه سال پس از فاجعه عاشورا)، با دستور يزيد شهر مدينه سه روز بر سپاه شام حلال شد. هزاران زن مورد تجاوز قرار گرفتند، چهار هزار کودک-ولد الزنا- زاییده شدند که پدرانشان معلوم نبود و آنان را اولاد الحرّه ‏نامیدند. مردم به مسجد پيامبر پناه مي بردند اما در مسجد پيامبر زنان مورد تجاوز قرار گرفتند و آن قدر مرد كشته شدند كه خون قبر پيامبر را نيز گرفته بود. تمام كساني كه زنده ماندند بر پيشانيشان داغ زدند: هذا عبد من عبيد يزيد يفعل بي ما يشاء (اين بنده اي از بندگان يزيد است هر كاري بخواهد با من مي كند).كساني كه از ترس جانشان امام را همراهي نكردند گرفتار ظلم و تعدي يزيد شدند و به بدترين وجه كشته شده و تحقير شدند. در اين ميان تنها حضرت علي بن الحسين و چند نفر ديگر در امان بودند.

سه سال پس از فاجعه كربلا ، مردم مدينه ، كه حضرت اباعبدالله را براي مبارزه با يزيد همراهي نكرده بودند، به نام خون خواهي حسين(ع) قيام كردند- در برخي نقل ها هدف اين قيام ها دنيا طلبي
آن ها ذكر شده . يزيد نمايندگان آن ها را به شام طلبيد و با پذيرايي فراوان و هزاران دينار حق السكوت، آن ها را به مدينه باز گرداند.

نمايندگان مردم مدينه كه در دربار يزيد شرابخواري و قمار بازي و حرمسراي او را ديده بودند-اگر چه جوايز را دريافت كرده بودند!- به نقل مفاسد يزيد پرداختند و با شورش، حكومت مدينه را به دست گرفتند.
يزيد مسلم بن عقبه را –وي پس از كشتار و غارت مدينه به «مسرف»(؛كسي كه در جنايت اسراف مي كند)معروف شد- با سپاهي به مدينه فرستاد و به وي گفت: سه روز مردم مدينه را مهلت ده اگر
تسليم نشدند تا سه روز همه چيز مردم مدينه براي تو و سربازانت حلال خواهد بود.سپاه مسلم پس از جنايات مدينه براي سركوب مدينه حركت كرد و آن جا نيز
 خانه كعبه را تخريب كرد و به آتش كشيد. رواياتي داريم كه در آخر الزمان فاجعه اي سهمگين تر از اين توسط دجال رخ خواهد داد.


و همچنین در منابع دیگر کم و بیش مانند همین عبارات آمده است مانند:
تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، جلد ۷ صص ۳۱۱۷-۳۱۲۱.
کامل ابن اثیر، ترجمه عباس خلیلی، جلد ۳، صص ۲۵۸-۲۶۰.
تاریخ سیاسی اسلام دکتر حسن ابراهیم حسن، ترجمه ابوالقاسم پاینده، صص ۳۵۲-۳۵۴.

در هیچ یک از این تواریخ اشاره ای به بارش باران نشده است.

Benimle evlenir misin